اگرچه تاکنون نشانههای فراوانی برای شناسایی کودکان دچار بیشفعالی برشمردهاند اما واقعیت این است که هیچ یک از این نشانهها به تنهایی نمیتواندنشانه قطعی وجود این اختلال باشد و برای رسیدن به نتیجه نهایی، بررسیهای تکمیلی رفتاری مورد نیاز است...
روش های صحیح شناسایی کودک پیش فعال
1_ این کودکان نمیتوانند حتی برای مدت کوتاهی، بدون حرکت در یک جا بمانند. حتی در شرایطی که آنها را مجبور به این کار کنند، مدام در جای خود تکان میخورند و با وسیلهای (دستههای صندلی یا ریشههای فرش) بازی میکنند. گاهی سر جای خود نیمخیز میشوند، میایستند و آرام و قرار ندارند.
2_ بهطور معمول آستانه توجه در این کودکان پایین است. یعنی وقتی مشغول کاری هستند، هر صدا و علامتی از اطراف میتواند توجه آنها را به سوی خود جلب کند. در واقع کودکان بیشفعال همیشه گوش به زنگ وقایع جانبی هستند.
3_ تمرکز در کودکان بیشفعال ضعیف است. این نشانه که در اصل مربوط به آستانه تحریک پایین در آنهاست، باعث میشود کودک نتواند ذهن خود را به موضوعهایی که نیاز به تمرکز دارند، معطوف کند.
4_ کودکان مبتلا به بیشفعالی معمولا کودکان پرخطری هستند. این کودکان از فعالیتهای پرخطر ترسی ندارند و معمولا آن را به راحتی انجام میدهند. مثلا بارها دیده شده که بدون ترس از افتادن، بدن خود را تا نیمه از پنجره ساختمان بیرون میبرند یا به راحتی و بدون ترس طبیعیای که کودکان از وسایل برنده مثل چاقو دارند، با این وسایل کار میکنند.
5_ کودکان مبتلا به بیشفعالی معمولا افراد قانونمندی نیستند. اطاعت از قوانین و مقررات معین مدرسه، خانه، شهر و… معمولا برای آنها دشوار است.
6_ موتور حرکتی این کودکان بسیار فعال و دینامیک است.
7_ در سنین بالاتر (سنین مدرسه) اغلب دچار افت تحصیلی هستند. این نشانه نیز میتواند به دلیل عدم تمرکز کافی آنها باشد.
8_ به سختی میتوانند تکالیف روزمرهشان را انجام دهند. معمولا این کودکان از انجام تکالیفی مثل تکالیف مدرسه طفره میروند.
9_ معمولا در مدت بسیار طولانی تکالیفشان را انجام میدهند.
10_ در سنین مدرسه، برای اجازه گرفتن از معلم برخلاف بقیه دانشآموزان که بدون بلند شدن از جای خود، اول از معلم اجازه میگیرند و بعد به سمت در خروجی، تختهسیاه یا سطل زباله حرکت میکنند، از جایشان بلند میشوند، نزد معلم میروند و از او برای انجام کار خود اجازه میگیرند.
11_ این کودکان معمولا دوست دارند در انجام همه کارها دخالت کنند.
12_ از دیگر نشانههای کودکان بیشفعال این است که معمولا نمیتوانند دوستان پایدار و منظمی داشته باشند. این وضعیت معمولا به این دلیل پیش میآید که به دلیل بروز رفتارهای خاص، معمولا به سرعت دوستان خود را از دست میدهند و نمیتوانند آنها را حفظ کنند.
بـایـدها
شاید پرسش بسیاری از خانوادهها در مورد کودک بیشفعالشان این باشد که چه کارهایی را باید در برخورد با آنها انجام دهند؟
1_ اولین و اساسیترین اقدام، افزایش آگاهی و دانش درباره این مشکل است. خانوادهای که اصول صحیح برخورد با کودک بیشفعال را بداند، بهتر میتواند به او برای مقابله با این مشکل کمک کند.
2_ خیلی از خانوادهها در مقابل بیشفعالی فرزندانشان از مکانیسم انکار استفاده میکنند و نمیخواهند این مشکل را بپذیرند اما این انکار، فقط پاک کردن صورت مساله است در حالی که مشکل همچنان باقی است.
3_ برخی خانوادهها همچنان با این تفکر قدیمی که امکان دارد داروهای مورد استفاده برای کودکانشان اعتیادآور باشد، داروهای او را قطع میکنند که این کار میتواند تمام تلاشهای گروه برای دارودرمانی را از بین ببرد. خانوادهها باید با روانپزشک در دارودرمانی، حداکثر همکاری را داشته باشند.
4_ خانوادهها میتوانند کودکان خود را برای ایجاد تمرکز بیشتر به انجام بازیهای ایستا و فکری تشویق کنند.
5_ یکی از کارهای بسیار مفید برای کودکان بیشفعال، ثبتنام آنها در کلاسهای آموزشی ورزشی است که میتواند نیاز به تحرک و جستوخیز در این کودکان را ارضا کند.
6_ از دیگر روشهایی که خانوادهها میتوانند آن را در مورد کودک بیشفعال خود بهکار بگیرند، تقسیم کارهای محوله به آنها به بخشهای کوچکتر است. مثلا با توجه به اینکه این کودکان از انجام مستمر تکالیف مدرسه زود دلزده میشوند، خانوادهها میتوانند برنامهای تنظیم کنند که کودک این تکالیف را در چند نوبت انجام دهد.
نبـایـدها
بیشفعالی مانند هر پدیده دیگری در روانشناسی در کنار اقدامهای صحیح برای اصلاح، باعث به وجود آمدن برخی باورهای غلط و درنتیجه شکلگیری رفتارهای نادرست از سوی خانوادهها میشود که نه تنها وضعیت کودک بیشفعال را بهبود نمیدهد بلکه ممکن است عوارض :دیگری را نیز برای او به وجود آورد
1_ تنبیه بدنی برای اصلاح این کودکان به هیچوجه صحیح نیست و خانوادهها باید از این کار اجتناب کنند.
2_ حتیالمقدور باید از پیامهای کلامی پرهیز و بیشتر پیامها را به صورت رفتاری منتقل کرد.
3_ کودکان بیشفعال را نمیتوان با اعمالی مثل حبس کردن به اصطلاح تأدیب کرد زیرا این کارها را ارادی انجام نمیدهد.
4_ نباید مدام او را با دیگران مقایسه کرد و رفتار صحیح کودکان همسن و سال را به رخش کشید.
5_ انتظار نداشته باشیم که این کودکان به نصیحتها و دستورات ما گوش دهند و عمل کنند.
6_ در مدرسه، آموزگاران باید توجه داشته باشند که با کوچکترین خطا، این کودکان را از کلاس اخراج نکنند. درواقع اخراج از کلاس برای کودکی که نمیخواهد و نمیتواند یک جا بنشیند، یک جایزه است.
7_ نباید این کودکان را در کلاس جدا از دیگر دانشآموزان نشاند.
8_ از برچسب زدن و استفاده از کلمه بیشفعال برای این کودکان بپرهیزید و با عبارتهایی مانند «امان از دست تو» و… آنها را مورد خطاب قرار ندهید.
9_ تشویق کردن یک رفتار غلط نمیتواند تاثیر مطلوبی در اصلاح آن داشته باشد بنابراین خانوادهها نباید رفتارهای غلط کودک خود را با تشویق، حمایت کنند.
نظرات شما عزیزان: